من،صورتی دیده ام به هزار چهره،و نیز صورتی به یک روی،که گویی در قالبی ریخته اند.
من،صورتی رخشان دیده ام که زشتی درونش پیداست،و صورتی درخشنده را،که برای دیدن زیبایی آن باید به فراتر می رفتم.
من،صورت پیری رادیده ام پرچین و چروک از ((هیچ))،ونیز صورت صافی را که همه چیز در آن حک شده بود.
من،صورت ها را می شناسم،زیرا تار و پودی را که چشمانم می بافد به خوبی می بینم و واقعیت پشت آنها را می فهمم.
�
دوبـــــــــــــــــــــــــاره
مارگوت بیکل- شاملو و خرده پای رویا پرداز
117535 بازدید
4 بازدید امروز
14 بازدید دیروز
124 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian